گوکلان به یموت دختر نمی دهد و از یموت دختر نمی آورد هنوز هم. بی شک، در این سال ها، سدهایی شکسته است و فرو ریخته است. اندیشه در راه است تا عادات را سرنگون کند. ما به وحدت نیازمندیم، همان گونه که به آب و عشق. اما هنوز هم یموت به گوکلان دختر نمی دهد-مگر به اکراه و پنهان کارانه. و یک یموت پیر، به یک گوکلان پیر به زحمت سلام می کند و به سردی. و یک گوکلان قدیمی، به یک یموت قدیمی، قالیچه نمی فروشد...